مقالات

به نویسندگان گفته می‌شود که باید این کار را به خاطر عشق انجام دهند

«برای آنکه کتاب‌ها وجود داشته باشند، نویسندگان باید وجود داشته باشند» عکس: Kumar Sriskandan/Alamy

به نویسندگان فقیر گفته می‌شود که باید این کار را به خاطر عشق انجام دهند؛ می‌توانید همین حرف را به یک دندان‌پزشک بزنید؟

نویسنده: گرت روبین (Gareth Rubin)

میانگین درآمد یک نویسنده اکنون ۷,۰۰۰ پوند است. ما و کشورمان، نیاز به حمایت مالی داریم.

«برای آنکه کتاب‌ها وجود داشته باشند، نویسندگان باید وجود داشته باشند»
عکس: Kumar Sriskandan/Alamy

این هفته برای نویسندگان مانند هفته اعلام نتایج امتحانات پایان‌دبیرستان (A-level) خواهد بود، اما با خطرات اقتصادی بیشتر. برای بخشی بزرگ از 100,000 نویسنده و مترجم در بریتانیا، آگاهی از تعداد کتاب‌هایی که در آستانۀ کریسمس فروخته‌اند، تفاوت میان روشن کردن سیستم گرمایش و لرزیدن در سرمای زمستانی ژانویه خواهد بود. بسیاری از کسانی که در گروه دوم قرار می‌گیرند، مجبور خواهند شد بپذیرند که زندگی به‌عنوان یک رمان‌نویس، شاعر یا نمایشنامه‌نویس حرفه‌ای دیگر پایدار نیست. زمان بستن کتاب فرا رسیده است. پایان.

آیا اوضاع واقعاً این‌قدر بد است؟ آیا نویسندگان واقعاً در مرز فقر هستند؟ خوب، با توجه به اینکه درآمد میانه نویسندگان حرفه‌ای از 12,330 پوند در سال 2007 به 7,000 پوند در سال 2022 کاهش یافته است، می‌توان فهمید چرا اکثر آن‌ها به شدت امیدوار به افزایش درآمد در فصل تعطیلات هستند. زندگی در یک اتاقک سرد تنها برای کسانی جذاب به نظر می‌رسد که هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده‌اند.

در کشوری که به تاریخ ادبی خود افتخار می‌کند، اکنون در نقطه عطفی قرار داریم که ممکن است تعداد کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایی که نوشته می‌شوند به‌زودی با تعداد افرادی که توانایی خلق آن‌ها را دارند، کاهش یابد.

عجیب است که نقش خلاقان به‌عنوان حیاتی برای رفاه جامعه در نظر گرفته می‌شود – حتی ارتش‌ها در زمان جنگ واحدهای سرگرمی دارند – اما وقتی نویسندگان جیب‌های خود را خالی می‌کنند تا نشان دهند معنای واقعی «شکست» چیست، به آن‌ها گفته می‌شود که باید هنر خود را به خاطر خود هنر دنبال کنند، که عشق به نوشتن آن‌ها را زنده نگه می‌دارد. هیچ‌کس چنین حرفی را به دندانپزشکان نمی‌زند.

این نگاه غالب دولت‌ها نیز هست: متخصصان سلامت باید حمایت شوند، حتی تا حد استخدام مستقیم، زیرا اگر کمبودی در این زمینه وجود داشته باشد، جامعه آسیب می‌بیند. اما اگر جریان رمان‌ها، فیلم‌ها و اشعار به دلیل کناره‌گیری نویسندگان کاهش یابد، چه مشکلی پیش می‌آید؟

یکی از مشکلات واقعی این است که ما به جریان مداوم داستان‌ها نیاز داریم تا هر نسل بتواند داستان‌های خود را پیدا کند. جامعه روزانه تغییر می‌کند – از لحاظ جمعیتی، فناوری و روان‌شناختی – و ما باید این تغییرات را بازتاب دهیم. جین آستن ممکن است همچنان درباره عشق با ما سخن بگوید، اما نه چندان درباره روابط نژادی. از همین رو، نتفلیکس “بریجرتون” را ساخت.

یک دلیل کلان‌اقتصادی هم وجود دارد: نویسندگان ما خزانه کشور را از طریق درآمدها و مالیات حاصل از نشر، تلویزیون، سینما و تئاتر پر می‌کنند و هم‌زمان تأثیر ما را در عرصه جهانی افزایش می‌دهند. نیازی به تکرار شعار «ما سرزمین شکسپیر، دیکنز و جی‌کی رولینگ هستیم» نیست؛ بلکه باید بگوییم: «ما سرزمین شکسپیر، دیکنز و درآمد سالانه تعدیل‌یافته جی‌کی رولینگ هستیم.»

با این حال، دولت‌های متوالی وضعیت را بدتر کرده‌اند. دولت قبلی عمداً جایگاه آموزش علوم و ریاضیات را با تنزل هنرها تقویت کرد. این اقدام از نظر بهبود نتایج در علوم و ریاضیات موفقیتی چشمگیر بود، اما در مقابل، باعث تعطیلی بخش‌های هنری شد. استدلال این بود که بریتانیا باید در عرصۀ اقتصادی جهانی با قدرت‌های فناوری همچون چین و آمریکا رقابت کند – استدلالی که منطقی به نظر می‌رسد، مگر آنکه درک روشنی از اینکه صنایع خلاق چه مقدار پول برای بریتانیا تولید می‌کنند (۱۲۵ میلیارد پوند در سال ۲۰۲۲ و اشتغال ۲.۴ میلیون نفر) نداشته باشید، و اینکه جایگاه ما در جهان ممکن است بیشتر بر پایه کتاب‌ها و موسیقی پاپ باشد تا تولیدات پیشرفته صنعتی.

وزارت آموزش با کاهش جایگاه ادبیات انگلیسی (یا ولزی یا گالیک) در مدارس بدون شک نقشی اساسی در کاهش لذت خواندن در میان کودکان داشته است. به همین دلیل، اختصاص منابع دوباره به بخش‌های خلاقیت هنری که دچار کمبود شده‌اند، می‌تواند شادی مادام‌العمر را تغذیه کرده و الهام‌بخش خالقان و مصرف‌کنندگان این محصولات اجتماعی باشد. این باید اولین گام در جهت ترمیم زخم‌هایی باشد که سیاست‌های قبلی وارد کرده‌اند.

کمک مالی مستقیم نیز اهمیت دارد. در جمهوری ایرلند، بیشتر درآمدهای حاصل از نوشتن و آهنگ‌سازی معاف از مالیات است – نه به این دلیل که دولت آنجا پر از زیبایی‌شناسانی است که نقل‌قول‌هایی از ییتس می‌آورند، بلکه به این دلیل که به منطق اقتصادی سخت‌گیرانه آن واقف است. نویسندگان و موسیقی‌دانان تصویری مثبت از کشور ارائه می‌دهند، گردشگران را جذب می‌کنند و قدرت نرم را تقویت می‌کنند که بسیار ارزان‌تر از قدرت سخت است: به یک خالق هنری معافیت مالیاتی بدهید و پنج برابر آن را از بازدیدکنندگان آمریکایی به دست آورید. این موضوعی است که شاید وزیر دارایی بخواهد هنگام بررسی پیش‌بینی‌های مالی وزارت خزانه‌داری برای سال ۲۰۲۵ به آن فکر کند.

ما نویسندگان هرگز نتوانسته‌ایم بدون دریافت حمایت‌های خاصی به حیات خود ادامه دهیم. سال آینده به‌ویژه برای جشنواره‌های ادبی، سالی سخت خواهد بود، چرا که گروه کمپین کتاب‌های بدون سوخت فسیلی شرکت سرمایه‌گذاری بیلی گیفورد را مجبور کرد تا تأمین مالی چندین جشنواره را متوقف کند.

بهترین کار برای شرکت‌هایی که ذهنیتی خیرخواهانه دارند، این است که چنین گروه‌هایی را نادیده بگیرند؛ به این ترتیب، همه ما می‌توانیم به حمایت از این رویدادهای حیاتی بازگردیم که نویسندگان تازه‌کار را به خوانندگان تازه‌کار معرفی می‌کنند و به طرفداران اجازه می‌دهند با بت‌های خجالتی، ژولیده و کم‌حرف خود ملاقات کنند. و در نهایت، این مردم هستند که حرف آخر را می‌زنند: همان‌هایی که کتاب‌ها را می‌خرند، سیاست‌ها را مطالبه می‌کنند و شرکت‌ها را تشویق می‌کنند.

ما می‌خواهیم کتاب‌ها نوشته شوند چون زندگی درونی ما را گسترش می‌دهند. ما نیاز داریم که کتاب‌ها نوشته شوند چون صنایع مرتبط با آن‌ها درآمدی تولید می‌کنند که برای تمیز کردن خیابان‌ها و تأمین نیروی انسانی بیمارستان‌ها استفاده می‌شود؛ صنایعی که جایگاه بین‌المللی بریتانیا را حفظ می‌کنند، جایگاهی که دولت‌های متوالی بسیار برای تخریب آن تلاش کرده‌اند. اما برای وجود کتاب‌ها، نویسندگان باید وجود داشته باشند. و این به معنای آن است که مدارس، خوانندگان و سیاستمداران باید نویسندگان را به‌عنوان دارایی برای آینده ببینند و جشن بگیرند، نه صرفاً به‌عنوان یادگاری از گذشته.

گرت روبین، نویسندۀ رمان The Turnglass، که در لیست بهترین تریلرهای سال گاردین-آبزرور قرار گرفت. دنباله این رمان با عنوان آبشار در ماه سپتامبر منتشر خواهد شد.


منبع : guardian

دیدگاهتان را بنویسید